آخرین شب سال
طبق رسم خونوادگیمون شب آخر سال همه فامیل مهمون خونه ما بودن برای سبزی پلو با ماهی آخر سال که امسال چون خودنواده من و بابایی همه با هم خونه مون بودن شلوغ بود و به ما که حسابی خوش گذشت یه عالمه عکس گرفتیم و تا دیر وقت دور هم بودیم همه برات کادو خریده بودن ولی عمه جون برامون یه سرویبس چای خوری و قهوه خوری خیلی خوشگل و شیک آورده بود که واقعا سوپرایز بود ضمنا خودمم حسابی کاسب شدم و علاوه بر سه تا تونیک مجلسی و یه شال حریر خوشگل و یه پاپوش مجلسی از هنرمندی مادرم بی نصیب نموندم و برام با مروارید ست تل و کفش و کیف درست کرده بود که همه ازش خوششون اومد. شب آرین و کادوهاش با لباسای جدیدی که همون موقع مامانم براش خریده بود و منم تازه بعد از چند...