دومین ماهگرد ارین جون
طبق قرارمون دو ماهگی ارین قرار بود براش جشن بگیریم راستش خودم چون توی همون روز واکسن نی نی رو زده بودیم و حالش چندان مساعد نبود اصلا دل و دماغ هیچ کاری رو نداشتم به جاش مادرجون که پیش نی نی بود و نتونسته بود تنهاش بذاره بیرون بره براش شیرینی خونگی درست کرده بود و اسم خوشگلشم با شیرینی وسط ظرف نوشته بود شب همگی برات کادو خریده بودن و دور هم بودیم ولی نی نی اذیت بود و به خاطر واکسنش همش بی تاب بود همه تحت تاثیر گریه ها و بی تابی های آرین بودیم و اون شب اسمش جشن نبود!! امیدوارم برای سه ماهگیت حسابی جبران کنیم گلم عکسهای شیرینی و کادوهای اون شب رو برات میذارم به علاوه عکسای این یه ماه اخیر با عکسای ماه اولت که مقایسه می کنم ...