آرین بعد از چهل روزگی
بعد از حدود 45روز آرین کوچولو رو برای اولین بار بردیم خونه خودمون وقتی رفتیم اشک تو چشمای همه جمع شده بود و کلی اصرار می کردن که نریم منم از حال بد بقیه واقعا خودمم حالم بد شده بود نگران بابام بودم که فشارش بالا نره و خلاصه شب بدی بود عجیب اینکه ما قرار بود دوباره فرداش بگردیم!!ولی همه بهت عادت کرده بودن و حتی چند ساعت دوریتو نمی تونستن تحمل کنن وقتی بردیمت خونه و برای اولین بار اتاقتو بهت نشون دادیم یه کم حالم بهتر شد به هر حال به خونه خودت خوش اومدی گل پسرم. از فرداش رفت و آمد هر روزه ی من و آرین و باباجون از خونه خودمون تا خونه پدرم شروع شد البته روال قدیم خودمم دقیقا همین بود فقط الان یه کوچولوی ناز و دوست داشتنی هم به جمعمون اضافه شد...