چهارمین ماهگرد جوجه مامان
برای چهارمین ماهگرد آرین کوچولو مادرجون و بابامحمود حسابی به زحمت افتادن و البته یکی از دغدغه های منم برطرف کردن....قضیه از این قرار بود که روزی که قرار بود برای سنتی گل پسری بریم بیمارستان مامان دستپاچه و پر از استرسش که میخواست ساک نی نی رو مرتب کنه اشتباهی دستبند طلای جوجه رو با یه سری وسایل اضافی دیگه دور انداخته بود!!..................همین دیگه.......برنامه م این بود که برای شب یلدا برات هدیه یه دستبند بخرم و مادرجونم اینو میدونست ولی برام مهیا نشد و موکولش کردم به یه فرصت دیگه ولی شب ماهگردت مامان و بابام زحمت کشیدن و با کیک تولدت یه دستبند طلای خوشگل و زیبا بهت هدیه دادن که روش نوشته شده بود تولدت مبارک......من که حسابی خوشحال شدم و واقعا ازشون ممنونم به قول باباجون پول چندین کادوی ریز و درشت فقط همین یه قلم کادو میشد...اون شب که بعد ار واکسنتم بود و تو اذیت نبودی برام واقعا شب خوبی شد و خدا رو هزار بار برای حال خوبت شکر کردم تب نداشتی اذیت نبودی کادوی خوب گرفتی همه خوشحال دور هم بودیم و میدونم که باید قدر این لحظات رو دونست....الهی شکرت
اینم عکس دستبند جدیدت