آرینآرین، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 13 روز سن داره

جوجوی قشنگم آرین

این روزهای مامان

1394/12/5 15:05
نویسنده : مامان آرین
104 بازدید
اشتراک گذاری

جدا از از اینکه دیگه دارم کامل میرم سر کار و یه خرده مشغله م زیاد شده الان یه حس عجیب دارم

منی که خیلی اهل برگشت به عقب و واکاوی گذشته نبودم از اولای دی ماه همه ش دارم با خودم دوره میکنم پارسال این موقع چه طور بود چه کار می کردم.

مثلا همه ی دی ماه داشتم به این فکر می کردم که تازه تو وجودم شکل گرفته بودی

هنوز نطفه بودی و من منتظرت بودم حتی آزمایش ندادم چون میدونستم هستی.

حتی جزئیات خیلی چیزا تو ذهنم دوره میشه

بهمن ماه همه ش میگفتم پارسال این موقع ها آرینم بود و من خبر نداشتم

راستشو بخوای فکر میکنم کاش زمان برمیگشت به عقب و من زودتر پیگیر آزمایش و سونو میشدم

نمی دونم چرا خودمو دو ماه و نیم از این حس محروم کردم

الان تو ذهن خودم دارم برای 10اسفند ساعت حدود5عصر سالگرد می گیرم چه قدر جزئیات اون روز و شب حتی فرداش که مامانم با یه عالمه شیرینی و میوه و غذا اومد پیشم یادمه

چه قدر ذهنم بازه

فکر میکنم تا تولد یک سالگیت این حال با منه

لحظه لحظه ش با منه

سونو ان تی،غربالگری،جفت پایین،تهدید به سقط و یه عالمه گفته و نگفته ی دیگه ...

حالا اون روزا با همه ی بیم و امیدش گذشته و آرینم پیشمه

خاطرات اون روزا ولی فکر نکنم هرگز رنگ ببازه

خیلی وقتام فلش بک میزنم به عمل قلب پدرم عملی که هرگز ازش خبر نداشتم....

خدایا برای امروز شکرت...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)